زهرا صابری تبریزی
چکیده
در آثار سینمایی مربوط به حوزهی کودکان، الگویی مکرر در ساختمایهی آثار وجود دارد که الگوی تکرارشونده است. به نظر میرسد این الگو ضد ماهیت فیلم کودک عمل میکند و بهجای اینکه عنصر تخیل را در راستای ...
بیشتر
در آثار سینمایی مربوط به حوزهی کودکان، الگویی مکرر در ساختمایهی آثار وجود دارد که الگوی تکرارشونده است. به نظر میرسد این الگو ضد ماهیت فیلم کودک عمل میکند و بهجای اینکه عنصر تخیل را در راستای آزادی، رهایی و میل به مکاشفه در ذهن کودکان نهادینه کند، برعکس، مایهی آزردگی خاطر و وحشت کودکان از خیالپردازی میشود. در پژوهش حاضر، ضمن بررسی مقولهی کودکی، نقش تربیتی آثار کودک، جایگاه تخیل در فیلم کودک و مراحلی که قهرمان کودک در فیلم طی میکند تا تنش اولیه را خنثی کند، به تصویر کشیده شده است. بدینمنظور، جایگاه تخیل در آثار منتخب سینمای کودک از پیش از انقلاب 1357 تا دههی 90 بررسی شده و الگوی تخیل بهکاررفته در این آثار برجسته شده است. معیار انتخاب فیلمها این بوده است که پس از تنش اولیهی قهرمان در فیلم، عنصری از عالم تخیل، مثل جهانی دیگر یا موجودی خیالی، به جهان کودک وارد شود و تجربهای را همراه با سفر قهرمانی برای او رقم بزند. این ورود و خروج قهرمان به عالم خیال در فیلم از الگویی تبعیت میکند که فیلمسازان بهمنظور اهداف تربیتی آن را برساختهاند. این الگو مانع از آن میشود که کودکان بدون واهمه از آنچه بهمثابه خیالپردازی به آنها معرفی میشود، به تماشای اثری بپردازند که برای آنها تولید شده است. پژوهش حاضر با برجستهکردن این الگو که شامل «تنش اولیه، جستوجوی راهحل و بازگشت با پشیمانی به حالت اولیه» است، تخیل را بهمنزلهی دارالتأدیبی که در شهربازی بنا شده باشد، پیش روی کودکان بهتصویر میکشد. با اینکه این الگو در همهی دنیا پذیرفته شده و به نظر میرسد که به کودک کمک میکند تا با جهان واقعی سازگار شود، براساس الگوی سفر قهرمان، بازگشت قهرمان در ساختار فیلم کودک، «بازگشت با اکسیر» نیست. قهرمان کودک پس از طی مراحلی که پیش روی او قرار دارد، درنهایت، چنان به نقطهی آرامش بازمیگردد که گویی اصلاً سفری در کار نبوده است! تنها حاصل سفر کذایی او پشیمانی است. این الگو، جایگاه تخیل را در فیلم کودک متزلزل کرده و کودک را از خیالورزی رهاییبخش بازمیدارد.