حمیدرضا توکلی
چکیده
مخاطب کودک در افق فراتر از داستان درنگی در داستانهایی که کودک را به اشتباه شخصیت داستانی توجه میدهند در این نوشتار به بررسی آن دسته از داستانهای کودک میپردازیم که کودک را به ...
بیشتر
مخاطب کودک در افق فراتر از داستان درنگی در داستانهایی که کودک را به اشتباه شخصیت داستانی توجه میدهند در این نوشتار به بررسی آن دسته از داستانهای کودک میپردازیم که کودک را به شیوهای خاص با ماجرا مواجه میکنند؛ بهگونهای که مخاطب خود را هوشمندتر و آگاهتر از قهرمان و شخصیتها میشناسد. کودک احساس میکند اصل ماجرا را بهتر و درستتر از قهرمان میفهمد و چهبسا اشتباه قهرمان را درمییابد و اوست که در جایگاه داوری، بررسی، تفسیر و گاه تأویل ماجراها مینشیند. این کتابها پیوند روایت با مخاطب روایت را بهطرزی تازه تعریف میکنند و کودک قصهشنو را بر فراز داستان مینشانند. این داستانها هم از منظر روانشناسی و شناختشناسی تأملبرانگیزند و هم از چشمانداز روایتشناسی و هنر داستانپردازی. در بیشتر این آثار روایت تصویر در کنار روایت متن، نقشآفرین است و چهبسا روایت بصری همدستی بیشتری با کودک در زمینهی ارائهی اطلاعات داشته باشد؛ اطلاعاتی که او را از قهرمان، آگاهتر میگرداند و به او فرصت و امکانی میدهد تا در داستان از بالا بنگرد. این بررسی با اشاره به شماری از داستانهای کودک و در نمونههایی داستان نوجوان، از ایران و جهان شکل گرفته است؛ آثاری که از نمونههای نامآور و برتر این شیوه بهشمار میروند و طیف گسترده و رنگبهرنگ این دسته روایتها را نمایندگی میکنند.