نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 زبان و ادبیات عربی، دانشکده ادبیات، دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایران
2 دانشگاه شهید بهشتی تهران
چکیده
نقد کهنالگویی که برگرفته از آرای روانشناسانهی کارل گوستاو یونگ است، در دوران معاصر از روشهای مدرن نظریهی نقد ادبی تطبیقی بر پایهی نقد روانشناختی بهشمار میرود که توجه بسیاری از منتقدان معاصر را به خود جلب کرده است. این گونهی نقد ادبی در پی یافتن ارتباطی میان ذهن نویسنده و ساختار کهنالگویی است. کهنالگو، صورت نوعی موجود در حافظهی ناخودآگاه بشری است که در ابعاد متعدد زندگی افراد در قالب افکار، اعمال و رفتارهای گوناگون بروز میکند. کهنالگوی کودک بهمنزلهی یکی از انواع کهنالگوها، خود، قابلیت تقسیم به انواع دیگری دارد و به بررسی جنبههای مختلف کودکی درون افراد میپردازد. نویسندگان در مقالهی حاضر به بررسی این کهنالگو در داستانهای دو تن از نویسندگان مشهور ادبیات عربی و فارسی یعنی کامل کیلانی و صمد بهرنگی میپردازند و تلاش میکنند تا جنبههای مختلف بازتاب کهنالگوی کودک را در آثار این دو بررسی نمایند و بدین نکته دست یابند که کهنالگوی کودک در بسیاری از داستانهای آنان بروز یافته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد بسیاری از جنبههای مختلف کهنالگوی کودک در قصههای دو نویسنده، نزدیکی و همسانی اندیشهی آنان را بازمینماید و داستانهای آنان میتواند تجلّیبخش روحیات و زندگی فردی و قومی آنان باشد.
واژههای کلیدی: ادبیات کودک، صمد بهرنگی، کامل کیلانی، کهنالگو.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
A Comparative Study of the Archetypal Child in Kāmīl Kaylānī and Samad Behrangī Stories
نویسندگان [English]
- Ali Andalib 1
- ali asghar ghahramani moghbel 2
1 Khalije Fars University
2 Shiahid Beheshti University of Tehran
چکیده [English]
Abstract
One approach to the critical theory of comparative literature based on psychological criticism is the archetypal criticism that comes from Carl Jung's psychological ideas. This kind of literary criticism seeks the relationship between the mind of the writer and archetypal structure. Archetype as a typical form in the human subconscious memory consists of different types. Archetype of the child can have subdivisions based on various aspects of the child in a life time. In this paper the child archetype is analyzed in the stories of two famous writers of Arabic and Persian literature in order to see the various aspects of the archetype of the child reflected in the works of Kamil Kaylani and Samad Behrangi. The results of this research show that many of the different aspects of the archetype of the child are presented in the stories of two authors, showing the proximity and consistency of their thoughts.
کلیدواژهها [English]
- Keywords: Archetype
- children's literature
- Kāmil Kylānī
- Samad Behrangi